کاروان دل

  • خانه 

در آینهٔ زمان: طنینِ صدای صیادشیرازی از زبانِ فرزندش در نماز جمعهٔ شهریار

23 فروردین 1404 توسط گل نرگس

آهنگ کلامِ دکتر مهدی صیادشیرازی در نماز جمعهٔ شهریار، گویی یادآور طنینِ روحِ پرفروغ پدر بود؛ همان آتش در کلام، همان صلابتِ بیان، همان سادگیِ آمیخته با عمقِ ایمان. وقتی سخن می‌گفت، تصویرِ سایهٔ سپهبدِ شهید، والامقام و بیپروا، بر سرِ جماعت موج می‌زد. انگار صدای «علی صیادشیرازی » از لابه‌لای سال‌ها فاصله، دوباره زنده شده بود تا یادآوری کند که «ولایت‌مداری » تنها یک شعار نیست، سوگندی است به خونِ شهیدان.  

شباهتی که قلب‌ها را می‌لرزاند…  

از همان آغازِ سخن، صدا و سبکِ بیانش، گویی آیین‌های از خاطرهٔ پدر بود: کلمات را با وقارِ سربازی که به عشقِ حسین(ع) می‌جنگد، بر زبان می‌آورد. وقتی از «وفاداری به میثاقِ خونِ شهدا» گفت، آهنگِ صدایش اوج گرفت؛ همان شوری که در روایت‌های قدیمی از خطبه‌های پدر در جبهه‌ها شنیده می‌شد. حتی حرکتِ دستانش هنگام تأکید بر واژهٔ «ارزشها»، یادآور همان فرماندهٔ افسانه‌ای بود که با انگشتانِ استوارش، نقشه‌های نبرد را ترسیم میکرد.  

از میراثِ پدر تا پیامِ پسر…  

او نه‌فقط از زبانِ خود، که از ژرفای تاریخِ خانوادهاش سخن میگفت: «ما فرزندانِ شهدا، وارثِ دینی هستیم که با خونِ پدرانمان امضا شده. این راه، تا آخرین قطرهٔ خونِ ما ادامه دارد». این جمله‌اش، تکرارِ همان عهدی بود که سپهبد صیادشیرازی در عملیات‌های بی‌پایانی ِ جنگ تحمیلی زمزمه می‌کرد. وقتی از «مقاومت در برابر استکبار» گفت، گویی تصویرِ خرمشهرِ آزادشده در چشمانِ حضار جان گرفت و فریادِ «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» همچون رعدی برآشفت که یادآور پیروزی‌های پدرش در آسمانِ تاریخ بود.  

کلامی که زخم‌های کهنه را التیام داد…  

اشارهاش به «شهادت»، نه به عنوانِ یک پایان، که «آغازِ جاویدانِ یک راه» بود؛ همان نگاهی که پدرش را از افسری معمولی به اسطورهای تبدیل کرد که حتی مرگش را نیز دشمنان تاب نیاوردند. وقتی گفت: «سخنِ ما امروز، ادامهٔ همان نبردِ فرامرزی است؛ نبردی که پهنهاش از خاک تا افکارِ انسانها گسترده است»، حضار انگار نفس در سینه حبس کردند؛ گویی شعله‌های خطابه‌های پدر، در کلامِ پسر دوباره زبانه کشیده بود.  

دکتر مهدی صیادشیرازی ثابت کرد که «ولایتمداری» ژنی مقدس است؛ ژنی که از خونِ پاکِ شهید به ارث میرسد و در وجودِ فرزندانش، هر بار جوانه می‌زند.

«سخنِ او، تکرارِ همان ندای همیشگی بود: راهِ شهیدان، تا قیامت باز است.» 🌿

✍️امینه خانعلی‌زاده 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

کاروان دل

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس